(¯`•.¸¸.-»(hamed)«-.¸¸.•´¯) ::
دوشنبه 86/9/12 ساعت 6:32 عصر
چه بگویم ؟ وقتی نمی دانم چه باید گفت ...
چه بنویسم وقتی دستانم توان نوشتن ندارد .
با بغض هایی که راه گلویم را بسته چگونه فریاد برآورم ؟
فریاد برآورم و بگویم خسته ام !
کاش می توانستی این همه غم و اندوه را در چشمانم ببینی .
کاش رویت را بر نمی گرداندی ...
کاش در چشمان من نگاه می کردی و دردم را می دیدی .
کاش می فهمیدی دنیایی از اندو در دل . و هزاران حرف نگفته بر
لب و دریایی از اشک بر دیده داشتم ...
می دانم هیچ چیز تغییر نخواهد کرد
اما هر روز تلاش می کنم
هر روز کمی سخت تر از دیروز ...
خدایا ! کمکم کن
نوشته های دیگران()